ستاره آسمون مامان و بابا

روزهای قشنگ با تو بودن

1393/11/27 13:09
نویسنده : مامان و بابا
254 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم تا حالا دو بار دیدمت.niniweblog.com

یه بار که واسه تشکیل قلبت رفته بودم و درست هم اندازه و شکل یه لوبیای جوانه زده بودی niniweblog.com

یه بار موقع غربالگری مرحله اول که خواب بودی و کلی سرفه کردم و یه عالمه خانم دکتر با دسته دستگاه میزد به شکمم که بیدارت کنه و آخرش بیدارشدی و کلی دست و پاتو توی هوا تکون دادی niniweblog.com

و بار آخر که تعریفشو از دکترت شنیدم ولی خودم نشد ببینمتغمگین 

خانم دکتر با گوشی نتونست صدای قلبتو بشنوه واسه همین خواست ببینتت. منم کلی ترسیده بودم که چرا صدای قلبتو نمیشنوم. بعد دیدم داره می خنده.می گفت واای چقدر شیطونه. سرش به سمت پایینه و خیلی هم فعاله و داره بازی می کنه

داشتم ضعف میکردم برای دیدنت که به خانم دکتر گفتم میخوام ببینمت ولی گفت نمیتونم مانیتور رو برگردونم به سمتتغمگین منم بهش گفتم از طرف من شما بینینشراضی

قربون شیطونک بازی هات بشه مامان.niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

بابا هم هر وقت که یادش بیاد کلی میاد بوست میکنه از روی شکمم. niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

راستی چند روز پیش با بابا رفتیم برات یه سرهمی زرد و خال خالی خریدیم.

خیلیییییییییییی دوست داریم عزیزدل مامان و باباniniweblog.com

زودی بیا که زندگیمون قشنگ تر بشه.niniweblog.com

راستی امروز صبح بابا رفت عسلویه و من و تو باز هم قراره از امشب تنها بخوابیمniniweblog.com

دعا کن واسه بابا که زود برگرده پیش ما دوتا و دیگه هیچکدوممون تنها نباشیم و سه تایی با هم شاد باشیمجشنniniweblog.comniniweblog.com

تا حالا خیلی کم برات لباس خریدیم. دلم واسه بابایی میسوزه باید برات سیسمونی بخره. آخه بابایی گناه داره و خیلی زحمت میکشه دلم نمیاد بهش بگم واست سیسمونی بخره دعا کن خودش زودتر بگهمتنظر

دوست دارم عزیزدلمبوسبوسبوس

 

http://zibasaz.niniweblog.com/

پسندها (3)

نظرات (0)